به گزارش خبرنگار مهر، پرورش بازیکن و رشد استعدادهای فوتبال در عرصه باشگاهی یکی از دغدغههای همیشگی فوتبال کشور بوده است.
اهمیت فراوان این حوزه با توجه به اینکه تیمهای ملی ایران نیاز به استفاده از آنها برای ردههای مختلف دارند دو چندان میشود که نیاز به بررسی دارد.
بسیاری از باشگاههای مطرح کشور همچون پرسپولیس، سپاهان، استقلال، پیکان، فولاد و سایپا در حوزه فوتبال پایه فعالند؛ ضمن اینکه با نگاهی به گوشه و کنار کشور به خصوص پایتخت با مدارس فوتبال مختلفی مواجه میشویم که هر یک در حال جذب و آموزش بازیکنان هستند.
در کنار این آکادمیها و مدارس فوتبال که در حوزه آموزش و پرورش بازیکنان فعالیت دارند سازمان لیگ فوتبال هم اقدام به برگزاری مسابقات پایه در سطح کشور کرده است.
بیش از ۱۰۰۰ تیم فعال در فوتبال پایه
مسابقات ردههای پایه فوتبال در سه سطح لیگ برتر، لیگ دسته اول و لیگ مناطق در ۵ رده سنی نونهالان، نوجوانان، جوانان، زیر ۱۸ سال و امید برگزار میشود و مجموع تیمهای حاضر در این رقابتها به ۳۸۰ تیم میرسد.
علاوه بر مسابقاتی که در سطح کشور و با برنامه ریزی سازمان لیگ برگزار میشود هیأتهای فوتبال هم اقدام به برگزاری مسابقات میکنند.
برای نمونه در سطح استان تهران مسابقات ردههای پایه در ۴ رده سنی نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید در سطوح لیگ برتر، لیگ دسته اول و لیگ دسته دوم برگزار میشود که که مجموعاً حدود ۳۰۰ تیم در این مسابقات حضور دارند و اگر رقابتهای دیگر استانهای کشور را هم به این موارد اضافه کنیم بیش از ۱۰۰۰ تیم فعال به صورت منظم در حال رقابت هستند.
طبق دادههای موجود در سایت هیأت فوتبال استان تهران، ۸۴ مدرسه فوتبال فعال در پایتخت وجود دارد که مدیران بسیاری از این مدارس را بازیکنان سابق تیمهای ملی و باشگاهی تشکیل میدهند.
رضا عبدی مدیر واحد مسابقات ردههای سنی سازمان لیگ فوتبال ایران در گفت و گو با خبرنگار مهر، در خصوص توسعه این مسابقات در سطح کشور بر این نکته تاکید کرد که در گذشته بسیاری از بازیکنان تیمهای ملی ردههای پایه از تیمهای تهرانی انتخاب میشدند اما با توسعه این مسابقات در سطح کشور اکنون ۸۰ درصد بازیکنان تیمهای ملی از مسابقات کشوری رصد میشوند.
وی بر این نکته تاکید کرد که این مسابقات به بستر مناسبی برای تیمهای ملی و باشگاهی تبدیل شده است اما اگر بعد از حضور در تیمهای ملی به خوبی آموزش داده نمیشوند مشکل از جای دیگری است.
مشکل فوتبال پایه کجاست؟
سوالی که مطرح میشود این است که با توجه به برگزاری چنین مسابقاتی و تعداد زیاد تیمهای فعال در ردههای پایه چرا همچنان فوتبال ایران با کمبود بازیکنان جوان در تمام سطوح اعم از ملی و باشگاهی مواجه است و بازیکنان جوان جایگاهی در ردههای بالای فوتبال ملی ندارند؟ آیا صرفاً دلخوش کردن به برگزاری مسابقات مختلف بدون نظارت بر کیفیت آموزشها و بی توجهی به امکانات تیمها میتواند کمکی به فوتبال کشور کند؟ چه موانعی در این زمینه وجود دارد که مانع از رشد فوتبال پایه در کشور شده است؟
سوالی که در خصوص مدارس فوتبال باید مطرح کرد کیفیت سخت افزاری آنهاست.
تناسب میان تعداد شاگردان، ابعاد زمین، تجهیزات آموزش و تعداد مربیان از مسائل مهمی است اما بارها در مدارس مختلف شاهد این مساله بوده ایم که تعداد زیادی فوتبالآموز در زمینی با مساحت کم و با حضور تعداد کمی مربی و گاهاً حتی یک مربی حضور دارند که بدون شک نمیتوان انتظار بازخورد مثبتی از چنین مدارسی باشیم.
مشکلات زیرساختی و سخت افزاری
«حسین صالح» مربی، مدرس و کارشناس فوتبال پایه در گفت و گو با خبرنگار مهر، به چالشهای زیادی که فوتبال پایه در ایران با آنها مواجه است پاسخ داد.
وی پیش از هر چیز بر لزوم وجود امکانات کافی در بحث آموزش فوتبال تاکید کرد و گفت: وجود این حجم بالا از مدارس و تیمهای فوتبال نمیتواند کمک خاصی به فوتبال کند چرا که این آموزشها باید از طریق آکادمیها صورت بپذیرد.
در شهر تهران ۵ باشگاه پرسپولیس، استقلال، سایپا، پیکان و هوادار میتوانند آکادمی داشته باشند و بقیه تیمها از سخت افزار و امکانات کافی برخوردار نیستند.
تیمهایی که در پایتخت حضور دارند حتی پول اجاره زمین را ندارند و آن را از بازیکنان تیم تأمین میکنند.
تیمها باید سخت افزار کافی را در اختیار داشته باشند.
نداشتن زمین چمن موجب شده است تیمها به دلیل گرانی اجاره بهای زمین، ساعتهای نامناسبی را برای مسابقات اجاره کنند.
واگذاری زمینهای دولتی به اشخاص و بخش خصوص موجب افزایش بهای اجاره زمین شده است و به همین دلیل در لیگ تهران بسیاری از بازیها ساعت ۹ صبح برگزار میشود و این زمان به هیچ عنوان نمیتواند برای برگزاری مسابقات مناسب باشد.
وی همچنین به کیفیت پایین چمن ورزشگاهها اشاره کرد و استفاده از چمن مصنوعی را یکی از معضلات فوتبال دانست.
چرا که کیفیت بسیاری از این زمینها از بین رفته است و چیزی جز گرانول در زمین باقی نمانده است.
بسیاری به پیشرفت فوتبال ژاپن اشاره میکنند اما این کشور ابتدا زیرساختها و امکانات خود را تجهیز کرد.
آموزش در ایران امری ناشناخته است
مساله مهم دیگری که حسین صالح به آن اشاره کرد لزوم شروع به موقع آموزش و تکمیل این آموزشها در قالب آموزشهای استاندارد است.
وی در این خصوص گفت: در ایران امر آموزش همچنان مسألهای ناشناخته است.
این عقیده حاکم است که بازیکنی که به سن ۱۴ سالگی میرسد آموزشهایش تکمیل شده است و به آموزش نیاز ندارد.
در حالی که در واقعیت این چنین نیست و سن آموزش فوتبال در دنیا تا ۱۷ یا ۱۸ سالگی هم ادامه دارد.
هزینه بالای کلاسهای مربیگری
این کارشناس فوتبال ضمن انتقاد از فدراسیون فوتبال و قیمت بالای کلاسهای مربی گری گفت: کمیته آموزش فدراسیون فوتبال درکی از فوتبال پایه ندارد.
هزینه کلاسهای مربیگری به شدت بالاست و همین مساله موجب میشود مربیان فعالی که در فوتبال پایه فعال هستند نتوانند در چنین کلاسهایی شرکت کنند.
وی ضمن اشاره به هزینه ۸۰ میلیون تومانی کلاس مربی گری درجه A بر این نکته تاکید کرد که مربیان پایه توان حضور در این کلاسها را ندارند و کسانی در این کلاسها شرکت میکنند که از لحاظ مالی تأمین هستند.
این مدرس فوتبال بر نقش هیأتهای فوتبال در این مساله تاکید کرد و گفت: کمیته آموزش هیأتهای فوتبال باید این کلاسها را برگزار کنند و مربیان فعال را در این کلاسها بنشانند و فوتبال مدرن را آموزش دهند.
این مساله باعث میشود مربیان با جدیت بیشتری کار کنند.
آموزش باید همه ارکان فوتبال را شامل شود
حسین صالح بر این نکته تاکید کرد که آموزش صرفاً مربوط به مربیان نیست و همه فعالان حوزه فوتبال پایه اعم از داوران، مدیران، سرپرستان باید آموزش ببینند.
این همان کاری است که فوتبال ژاپن انجام داد و از آن نتیجه گرفت.
بهره مندی از افراد متخصص و به کار گیری سخت افزار مناسب موجب شده است این کشور مساله فوتبال پایه خود را حل کرده باشد.
با بررسی نحوه عملکرد مدارس فوتبال در خصوص هزینهها و درآمدها به این نتیجه می رسیم که به جای آنکه به آکادمیهای پرورش بازیکن تبدیل شوند به بنگاهها اقتصادی مبدل شدهاند که درآمدزایی را به آموزش دقیق و علمی اولویت دادهاند.
حسین صالح در این خصوص به مساله محدودیت باشگاهها در هزینهها و سقف قرارداد در میان تیمها پرداخت.
وی گفت: باشگاهها ملزم به رعایت سقف قرارداد هستند همین مساله آنها را در هزینههای مربوط به آکادمیها محدود میکند.
مساله سقف قرار داد باید با توجه به کیفیت تیمها کیفیت بازیکنان متغیر میبود و الزامی هم برای هزینه در آکادمیها وجود میداشت.
وضعیت استعدادیابی در فوتبال ایران به چه صورت است؟
سوال دیگری که در خصوص فوتبال پایه مطرح میشود مساله استعدادیابی است.
آموزشها و ساختارهای فوتبال با هر کیفیتی هم که انجام شود نیاز به استعدادیابی منظم و منسجم از سوی نهادهای فوتبال یعنی فدراسیون و هیأتهای فوتبال دارد.
اما به نظر نمیرسد استعدادیابی هدفمندی از سوی چنین نهادهایی انجام شود.
استعدادیابی در نهادهای فوتبال باید یک شغل تمام وقت باشد
حسین صالح در این خصوص گفت: فدراسیون فوتبال و هیأتهای فوتبال نظارتی بر مساله استعدادیابی ندارند.
وی به این مساله اشاره کرد که شغلی به نام استعدادیابی در نهادهای فوتبالی وجود ندارد.
مسؤول کمیته آموزش هیأت فوتبال کارمند فدراسیون است.
وقتی چنین اشخاصی زمان خود را به کارهای اداری فدراسیون اختصاص دهند و قرار باشد عصرها در هیأت فوتبال حاضر شوند نمیتوان انتظار داشت که استعداد یابی صورت بگیرد.
وی ادامه داد: کمیته جوانان هیأت فوتبال مسؤولیت نظارت بر مدارس فوتبال و مجوزها را در اختیار دارد.
اما مسؤولان این هیأتها باید با چه دخل و خرجی به کار استعدادیابی بپردازند؟ تا زمانی که کارمندان فدراسیون و هیأت فوتبال شغل رسمی و مشخصی نداشته باشند نمیتوان انتظار داشت که تغییری در وضعیت فوتبال کشور اتفاق بیفتد.
استعدادیاب ها باید مشخص شوند و به عنوان یک کار مشخص شناخته شود.
این افراد باید سپس مجهز شوند که بتوانند با حضور در مسابقات مختلف کشوری، استعدادهای فوتبال را شناسایی و معرفی کنند.
نحوه استعدادیابی در باشگاهها اشتباه است
به نظر میرسد همچنان مساله استعدادیابی از سوی باشگاهها هم به شکل دقیق انجام نمیشود و خیل گسترده بازیکنانی که در ردههای پایه حضور دارند ابتدا به تیمهایی در لیگهای دسته یک و دسته دوم میپیوندند و دوران طلایی فوتبال خود را در این تیمها میگذرانند و فرایند جذب آنها از سوی تیمهای مطرح لیگ به قدری طولانی میشود که دیگر نمیتوان آنها را بازیکن جوان نامید.
بسیاری از بازیکنانی که در تیمهای لیگ برتری به عنوان محصول آکادمیهای خودشان معرفی میشوند هم از ردههای نونهالان در این آکادمیها حضور نداشتند و در ردههای جوانان یا امید به این آکادمیها پیوسته اند.
حسین صالح ضمن اشاره به مساله استعدادیابی از سوی باشگاهها بر ناکارآمدی تاکید کرد و گفت: استعدادیابی در باشگاهها به این صورت است که این تیمها در ماههای ابتدایی سال فراخوان میدهند و با این مساله مواجه میشویم که صدها نفر از سراسر کشور در روز استعدادیابی به محل باشگاه مراجعه میکنند.
اما نمیشود از بین ۵۰۰ نفر در چند روز محدود انتخاب درستی انجام داد و استعدادیابی دقیقی صورت نخواهد گرفت.
ضمن اینکه حتی به چنین کاری نیازی نیست.
اگر این باشگاههای مطرح خودشان آکادمی دارند باید بازیکنان خود را از ردههای پایینتر به ردههای بالا بیاورند و این کار مستلزم آموزش دقیق است.
وی ادامه داد: مشکل دیگری که این نوع از استعدادیابی دارد این است که چنین بازیکنانی غالباً از شهرستانها به تهران میآیند و مجبور میشوند با سختیهای زیاد در حاشیه شهر خانه اجاره کنند.
اما کافی است در فصل بعد سرمربی تیم تغییر کند و او تصمیم بگیرد از بازیکنان قبلی آکادمی استفاده نکند.
حق رشد بازیکنان باید پیگیری شود
یکی از موارد دیگری که حسین صالح به آن اشاره کرد مساله حق رشد در فوتبال است.
وی معتقد است پیگیری مساله حق رشد بازیکنان موجب میشود مربیان و مدارس فوتبال با انگیزه بیشتری به امر آموزش بپردازند.
وجود بانک اطلاعاتی بازیکنان به رشد فوتبال پایه کمک میکند
حسین صالح بر لزوم وجود بانک اطلاعات فوتبال پایه و ایجاد شناسنامه برای بازیکنان تاکید کرد و گفت: بسیاری از بازیکنان تیم ملی فوتبال زیر ۱۷ سال که با هدایت حسین عبدی به جام جهانی رفتند اکنون معلوم نیست کجا هستند و یا به چه کاری مشغولند.
اما اگر برای بازیکنان پایه شناسنامه و بانک اطلاعات ایجاد شود میتوانیم استفاده بهتری از بازیکنان کنیم.
فوتبال ایران سرشار از استعداد است
حسین صالح در پایان بر استعدادهای زیادی که در فوتبال ایران وجود دارد اشاره کرد و گفت: بازیکنان مستعد زیادی در فوتبال پایه ایران حضور دارند و با یک استعدادیابی دقیق و آموزش اصولی شاهد این امر خواهیم بود که هر کدام از شهرهای بزرگ ایران میتوانند تیمی داشته باشند که در سطح آسیا حرف برای گفتن داشته باشد.