به گزارش خبرنگار مهر، هواداران یکی از ارکان اصلی رقابتهای ورزشی هستند و ورزش فوتبال به عنوان پرمخاطبترین رشته ورزشی از این قاعده مستثنی نیست.
اما گاهی شاهد بروز تخلفاتی از سوی عدهای از تماشاگران حاضر در ورزشگاه هستیم.
این محرومیتها غالباً به دلیل تخلفاتی نظیر فحاشی، توهین، سنگ پرانی یا پرتاب اشیا، ورود به زمین یا خشونت نسبت به تماشاگران رقیب صورت گرفته است اما سوال اینجاست که آیا فوتبال عامل چنین پرخاشگریها و ناهنجاریها است و یا باید علل چنین مسائلی را در جای دیگر و در بطن جامعه جست و جو کرد؟
دکتر اصغر مهاجری، جامعه شناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسایل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار مهر، به بررسی و آسیب شناسی رفتار تماشاگران در محیط ورزشگاه پرداخت و این موضوع را از نگاه جامعه شناسانه تحلیل کرد.
دکتر اصغر مهاجری در ابتدای این بحث به بررسی بسترهای بروز ناهنجاری و تخلفات مربوط به هواداران پرداخت و بر این نکته تاکید کرد که بررسی یک پدیده به خصوص در ورزش بدون بررسی بستره، شرایط، علل، نظامها و خورده نظامهایی که بر آن اثرگذار است یک بررسی نارس خواهد بود و در حوزه مربوط به «تخلفات هواداری» نیز اگر نهادهای تأثیرگذار بر ورزش را بررسی نکنیم با یک بررسی ناقص مواجه خواهیم شد.
فقدان فرایند جامعه پذیری ورزشی
جامعه پذیری به روندی گفته میشود که در آن شخص در طول حیات هنجارها، عرفها و ارزشهای جامعه خویش را یاد میگیرد.
به عبارتی؛ آماده شدن فرد توسط جامعه برای بر عهده گرفتن نقشها و پذیرفتن فرهنگ آن جامعه را جامعهپذیری میگویند.
این استاد دانشگاه پیش از هر چیز بر فقدان «جامعه پذیری ورزشی» در ایران تاکید کرد و گفت: متأسفانه در ایران فاقد فرایند جامعه پذیری ورزشی هستیم.
مهمترین اصلی که باید در همه حوزهها به آن توجه کنیم جامعه پذیری، فرهنگ پذیری و تربیت است.
اما در سطح مربوط به افرادی که امر برنامه ریزی را برعهده دارند و سکانداران حوزه فرهنگ همچون رسانهها نتوانستهایم فرایند جامعه پذیری ورزش را به درستی انجام دهیم.
زمانی که فرایند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری ورزش به درستی انجام نپذیرد رفتارهای ورزشی در تمام حوزهها بر مبنای ارزشها نخواهد بود و در نتیجه امکان پیگیری اهداف توسعه بخش ممکن نیست.
تفاوت در شعار و عمل
وی ادامه داد: دلیلی که در کشور نتوانستهایم در امر جامعه پذیری ورزشی موفق عمل کنیم این است که مسؤولان در ارتباط با حوزه ورزش برخورد صحیحی نداشتهاند و بر مبنای فرهنگ شعاری و به نوعی تفاوت میان «پشت صحنه و جلوی صحنه» رفتار شده است.
در ظاهر و در جلوی صحنه این گونهای رفتار میشود که ورزش اولویت است و برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری ها و توجهات به خوبی بر توسعه آن معطوف است و در رسانهها آنگونه نشان داده میشود که گویی ورزش و توسعه ورزش در تمام حوزهها از اهمیت و اولویت بالا برخوردار است اما در واقعیت با تفاوتهای اساسی مواجه میشویم.
تاخر فرهنگی در ورزش
این پژوهشگر جامعه شناسی گفت: ما در حوزه ورزش به شدت دچار تاخر فرهنگی هستیم.
بخش مادی ورزش و آنچه را که به توسعه فیزیکی آن مرتبط است وارد کشور کردهایم اما میخواهیم با بخش فرهنگی، معنوی و سنتی خودمان این بخش مدرن را راهبری کنیم.
این تاخر فرهنگی حتی در بخش قانونگذاری هم به چشم میخورد که پیامدهای آسیب زا به دنبال دارد.
توسعه ورزش اولویت نیست
دکتر مهاجری ادامه داد: در سیاستگذاری های حوزه ورزش در ایران، توسعه ورزش اولویت نیست.
این در حالی است که در جهان، شاهد هستیم که سازمانهای ورزشی بیشترین نفوذ و قدرت را در تمام حوزهها دارا میباشند.
موضوع عدم تمرکز بر ورزش در ایران را با مقایسه با کشورهای همسایه مانند قطر و ترکیه میتوان به وضوح مشاهده کرد.
این مقایسه به ما نشان میدهد که ما در یک «توقف تاریخی» در ارتباط با توسعه بخشی ورزش قرار گرفتهایم.
اهمیت این موضوع هم در آنجاست که در سطح جهان، سازمانی مثل شورای امنیت نمیتواند سیاستهای خود را بر تمام کشورها اعمال کند اما تمام احکام فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) در تمام کشورها اعمال میشود.
تماشاگران به حال خود رها شده اند
این جامعه شناس افزود: در ایران تماشاگران به حال خود رها شده اند و این موضوع حتی در بررسی رسانهها هم قابل مشاهده است.
رسانهها در ایران تمایل دارند در پوشش یک رویداد ورزشی فقط به جریان بازی بپردازند و آن را پوشش دهند اما صحنه اصلی ورزش نه فقط زمین بازی که تمام فضای ورزشگاه شامل سکوهای تماشاگران است.
تماشاگران از لحاظ کمیت تعدادشان بیشتر است و انرژی بیشتری دارند و از این نظر میتوان گفت که تماشاگر نه تنها حاشیه نیست که به متن ورزش مبدل شده است.
اما توجه نکردن به این اصل به این معنا است که ما تماشاگران را به حال خود رها کردهایم.
ورزشگاه محلی برای بروز مشارکت مردم.
اما در سیاستگذاریها شاهدیم که برای این بخش از ورزش برنامه ریزی نشده است و تلاشی برای جامعه پذیری صورت نگرفته است.
ابزارهای کنترلی پرهزینه است
اصغر مهاجری گفت: در شرایطی که تماشاگران به حال خود رها شده باشند و برای جامعه پذیری آنها تلاشی صورت نگرفته باشد در صورتی که تخلفی از جانب آنها صورت بگیرد ناچار به استفاده از ابزارهای کنترلی خواهیم شد که هم نیازمند انرژی بیشتری است و هم ممکن است گاهی اوقات نتایج تلخی به دنبال داشته باشد.
مستطیل سبز محل رویش اوباشگری نیست
وی ادامه داد: نباید فراموش کرد که مستطیل سبز محل بروز این رفتارهای پرخاشگرانه و اوباشگرانه نیست و چنین رفتارهایی در زمین فوتبال روییده نمیشوند و منشأ آن فوتبال نیست بلکه منشأ آن را باید در نظام خانواده، آموزش پرورش و رسانهها جست و جو کرد.
عدم توجه به مسایل تربیتی موجب شده است در بطن جامعه نواقصی بذرافشانی شود.
چنین نواقصی در کوچه و خیابان و مدارس فرصت بروز پیدا نمیکند اما در ورزشگاه روییده میشود.
آنچه در ورزشگاه شاهد آن هستیم آینه تمام نمایی از پشت پرده خانهها و رسانهها و جامعه است که بذر آن را از قبل کاشتهایم.
به این ترتیب باید قدردان ورزشگاه و مستطیل سبز باشیم چرا که میتواند چنین ناهنجاریهایی را در معرض نمایش قرار دهد.
فاصله زیاد تماشاگران و مسؤولان
این پژوهشگر جامعه شناسی گفت: تماشاگران به طور کلی از گروههای اجتماعی خاصی هستند که تصمیم گیران و سیاستگذاران امر ورزش فاصله و اختلاف فکری زیادی با آنان دارند و حتی ممکن است کسانی در وزارت ورزش و جوانان باشند که این تماشاگران را محصول و بازتولید فرهنگ و جامعه کشور ندانند.
در چنین شرایطی اگر آگاهی و شناخت کافی از شرایط سنی و ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی این گروه که بدنه اصلی تماشاگران را تشکیل میدهند وجود نداشته باشد در نتیجه قانونی که برای آن نگاشته میشود و تفسیری که از آن میشود منطبق بر واقعیت نیست.
محرومیت تماشاگران مغایر با عدالت است
وی تاکید کرد: یکی از جرایمی که برای تخلفات مربوط به تماشاگران در نظر گرفته میشود محرومیت آنها از حضور در ورزشگاه است.
محرومیتی که بارها و بارها در فوتبال ایران علیه تیمها و تماشاگران اتفاق افتاده است.
مسألهای که هم به تیمهای فوتبال آسیب میزند و هم حس ناعدالتی را در تماشاگران برمی انگیزد چرا که چنین تخلفاتی ممکن از از طرف عده بسیار محدودی از تماشاگران صورت گرفته باشد اما محروم کردن تمام آنها از تماشای بازی حس ناعدالتی را در آنها بر میانگیزد.
تنبیه باید عادلانه باشد
وی در خصوص محرومیت تماشاگران تاکید کرد: فحاشیها، توهینها و کج رفتاریها از مستطیل سبز روییده نشده است بلکه اینها حاصل جامعه است که در ورزشگاه مجال بروز پیدا میکند.
ممکن است محروم کردن همه افراد به دلیل تخلفی که عده کمی انجام داده اند در حوزه نظامیگری نتیجه مثبتی به دنبال داشته باشد اما حوزه ورزش تجلی یک فرایند دموکراسی است و در ساختارهایی که مشارکت مردمی وجود دارد باید قوانین جامعه دموکراتیک را رعایت کرد.
ساحت ورزشگاه ساحتی است که تماشاگران داوطلبانه کارها را انجام میدهند و در چنین شرایطی باید عدالت به شکل مضاعفی رعایت شود.
عدالت به معنای دسترسی برابر به تمام شانسها و فرصت هاست.
سیاست گذار ما در چنین شرایطی باید تلاش کند این امر را محقق کند اما وقتی قانونی اجرا میشود که دسترسی به این فرصتهای برابر را مخدوش میکند این قانون و استمرار آن بیهوده خواهد بود و نمیتواند علاج کار باشد.
لزوم همکاری مسؤولان ورزش و جامعه دانشگاهی
دکتر اصغر مهاجری در پایان بر لزوم همکاری مسؤولان ورزش و جامعه دانشگاهی تاکید کرد و گفت: متولیان فدراسیونها، باشگاهها و نهادها باید شعارهای خود را کمتر و عملهای خود را به شعارهایشان نزدیک کنند.
برای این کار باید دیوار بلند بی اعتمادی بین نظام پژوهشی و آکادمیک با مسئولان شکسته شود.
برنامه ریزی ها و چشم اندازهای ما بدون حضور افراد دانشگاهی و به خصوص جامعه شناسان انجام میشود.
ورزش امری است که ارتباط مستقیم با جامعه دارد و باید جامعه شناسان در این حوزه به پژوهش بپردازند.